هدر رفتن محصولات کشاورزی که اغلب با آبهای زیرزمینی آبیاری می شود ، در حقیقت نابودی گام به گام آبهای زیرزمینی است .
این فیلم در حقیقت بادمجان نیست، اینها آبهای زیرزمینی است که هدر میرود، آن هم در استانهای کم آبی چون هرمزگان. سؤال این است که آیا سیستم و نهادهای سیاست گذاری و برنامه ریزی مسئول ارزان شدن بادمجان و نابودی آن است؟
پاسخ آری است. از دو سو بابد به این قضیه نگاه کرد.
یک سو سیستم حکمرانی آب است که باوجود علم به تنش آبی زیرزمینی در کشور هنوز برنامه مشخصی برای مدیریت آب کشاورزی برمبنای برنامه های مشارکتی جامع، برای نجات توأم معیشت روستاییان و آب های زیرزمینی ندارد و تنها با اتکا به روشهای اعمال قدرت از بالا همچون بستن چاههای غیرمجاز و جریمه و.. میخواهد نه در کنار مردم، بلکه روبروی آنها بایستد . این سیستم با این رویه مقصر است. چرا که نمی شود اشتغال را از روستا گرفت و رهایش کرد.
سوی دیگر سیستم مدیریت کشاورزی است که هنوز کشاورزی را بر مبنای بخت و اقبال هدایت می کند. این سیستم یک مسیر مشخصی برای هدفگذاری، ازارسنجی و اقتصادکشاورزی و صنایع تبدیلی ندارد . آیاکشاورز احتمال بحران رادرکشت وزرع برای تصمیم گیری نظر می گیرد؟ آیا آموزش دیده است که در هر هکتار چه مقدار محصول می تواند تولید کند و نیاز آبی اش چه مقدار است و نیاز بازار چه سمتی است ؟
جدا از مسأله آب، آیا وضعیت اقتصاد بین المللی و توان صادرات، کیفیت محصول، حمل و نقل،مسایل غیر مترقبه ای چون همه گیری کرونا و نیاز جامعه محلی و داخلی به نوع محصولل درنظر گرفته و به کشاورزی مخاطرات کشت را آموزش داده است؟